رد پایی در ساحل زندگی

در فکر تنهاییم و رویارویی با مشکلات زندگی بودم که به خواب رفتم

در خواب دیدم که مرده ام . ناگهان خود را در حال قدم زدن کنار ساحل دریایی دیدم

در آنجا رد پای دونفر بر روی ماسه ها وجود داشت

پرسیدم:خدایا ! اینها جای پاهای کیست ؟؟؟

آنگاه زمزمه ای شنیدم که گفت : این ساحل زندگی است و این رد پای توست . جای پای دگر رد پای من است که همواره در زندگی همراه و همقدم تو بوده ام .

همچنان که در ساحل حرکت میکردم به جایی رسیدم که فقط یک رد پا وجود داشت!!!

گفتم:خدایا ! اینجا همان جایی در زندگی بود که مشکلات زیادی داشتم و تنها بودم و تو آنوقت مرا تنها گذاشته بودی ؟!!!

خدا جواب داد : که این جای پای من است و آن زمانی است که تو در زندگی توان حرکت نداشتی و من تو را بر کولم گذاشتم و در ساحل زندگی پیش می بردم .!!!

نظرات 1 + ارسال نظر
کاملیا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:43 ب.ظ

تو خوبی
و این همه ی اقرار هاست
بزرگترین اعترافهاست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد