ساقی امشب باده ازبالا بریز
باده از خمخانه مولا بریز
باده ای بی رنک و أتش کون بده
زان که دوشم داده ای افزون بده
ای انیس خلوت شبهای من
می جکد نام تو از لبهای من
محو کن در باده ات جام مرا
کربلایی کن سر انجام مرا
یا علی درویش و سوفی نیستم
فاش می کویم که کوفی نیستم
یا علی لعل عقیقی جز تو نیست
هیج درویشی حقیقی جز تو نیست
لنک لنکان طریقت را ببین
مردم دور از حقیقت را ببین
خیل درویشان دکان أراستن
کام خود را تحت نامت خواستن
خلق را اشتباه انداختند
یوسف ما را به جاه انداختند
دل به کشکول و تبرزین بسته اند
بحر قتلت تیغ زرین بسته اند
موجها از بس تلاطم کرده اند
را اقیانوس را کم کرده اند
موجها را می شناسی مو به مو
شرحی ا ز زلف بریشانت بکو
باز کن دیباجه توحید را
تا بجوید ذره ای خورشید را
یا علی بار دکر اعجاز کن
مشت های کوفیان را باز کن
بازکن جشمان ناز ألوده را
بنکر این جشم نیاز ألوده را
تشنکی در ساغرم لبریز شد
زخم تنهایی فساد انکیز شد
أتشی افکند در جان و تنم
که این جنین بر أب و أتش می زنم
مرهم ما جز تولای تو نیست
یوسفی اما زلیخای تو کیست
شاهد اقبال در أغوش کیست
کیسه نان و رطب بر دوش کیست
کیست امشب کز علی یادی کند
بر یتیمان من امدادی کند
دست کیرد کودکان درد را
کرم سازد خانه های سرد را
ای جوانمردان جوانمردی جه شد
شیوه رندی و شب کردی جه شد
شیعه کی تنها نماز و روزه نیست
أب تنها در میان کوزه نیست
کوزه را یر اب کن ز أب معرفت
تا در أن جوشد شراب معرفت
هر جه هستی جان مولا مرد باش
کر قلندر نیستی شبکرد باش
حیدرا یک جلوه محتاج تو ام
دار بر یا کن که حلاج تو ام
شیعه یعنی یک بیابان بی کسی
غربت صد ساله بی دلوایسی
شیعه یعنی صد بیابان جستجو
شیعه یعنی هجرت اؤ من تا به او
شیعه یعنی دست بیعت با غدیر
بارش ابر کرامت بر کویر
شیعه یعنی عدل و احسان و وقار
شیعه یعنی انحنای ذوالفقار
*******************************
به یاد زنده یاد
حاج محمد رضا اغاسی
*********************************************